قاصدک | |||
چشمانم را باز نکردهام ولی صدای ضعیف قاصدک را میشنوم که کنار گوشم خبر از مرگ میدهد. این بار اما دروغ نمیگوید. «از وسط نصف خواهی شد. با چاقوی تیزی از وسط نصف خواهی شد.» به یک جایی بسته شدهام. صدای نفسهای جنونآمیز معشوقهام نزدیک میشود و صدای قاصدک خفه میشود. بوی چاقو را میشنوم. کنار مینشیند و با خشم میگوید «تا ابد با من خواهی بود». از ترس میشاشم. و بعد دوباره ضربه سختی به سرم میخورد. منگ میشوم. نوک چاقو را میگذارد روی شکمم و میچرخاند. خون با شاش درهم میآمیزد. من با عذاب درهم میآمیزم. قاصدک باز دروغ گفته است. نخواهم مرد. برای شکنجهای ابدی زنده خواهم ماند.
54468:کل بازدید |
|
23:بازدید امروز |
|
0:بازدید دیروز |
|
پیوندهای روزانه | |
درباره خودم
| |
قاصدکی
قاصدک ها چه خبر آوردید از کجا از کی خبر آوردید خوش خبر باشید | |
حضور و غیاب
| |
لوگوی خودم
| |
لوگوی دوستان | |
| |
لینک دوستان | |
فهرست موضوعی یادداشت ها | |
آنفلانزا . اس ام اس . پاییزی . پد . پد کف پا . خبر فریب قاصدک . سموم . سیب . قاصدک اشک . قلب . | |
بایگانی | |
تیر 1388 مرداد 1388 شهریور 1388 مهر 1388 آبان 1388 آذر 1388 دی 1388 بهمن 88 اسفند 88 مرداد 89 آبان 89 آذر 89 | |
اشتراک | |